تبیان، دستیار زندگی

نقد تفکر «آگوست کنت» پدر پوزیتیویسم؛

در نزاع دین و عقل مدرن کدام برنده است

فیلسوفی همچون نیچه شاید بتواند خدا را بکشد، اما هیچ فیلسوف و سیاست‌مداری نتوانسته از دست دین خلاص شود. اینجاست که باید بگوییم دنیا هرقدر هم که تغییر کرده و تغییرات علمی سرعت گرفته؛ اما نتوانسته‌اند جای دین را بگیرند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : ساجده مقدمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آگوست کنت
رشد تکنولوژی و تغییرات در نیمه دوم قرن بیستم به حدی سریع بوده که می‌توان گفت، این روند از دوره ابتدای تولد بشریت بی‌سابقه بوده است. در زندگی روزمره خود از اپلیکیشین‌ها، نرم‌افزارها، برنامه‌های متفاوتی استفاده می‌کنیم. این تکنولوژی‌ها که نتیجه پیشرفت علمی‌اند بخش ضروری از زندگی روزمره ما شده‌اند اما نکته مهم اینجاست که علی‌رغم همه‏‌ی این پیشرفت‌های منتج از علم، دین همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد و علم نتوانسته جایگزین دین شود. چنان‌که بسیاری به‌غلط پیش از جهانی‌شدن تصور می‌کردند که علم جایگزین دین شده است.

بسیاری از اندیشمندان به‌صراحت اعلام می‌کنند در قرون اخیر پیشرفت‌های علمی را پشت سر گذاشته‌ایم و دین هم‌چنان به حیات خود ادامه می‌دهد و عملاً از فرآیند سکولاریزاسیون و انقلاب‌های علمی نجات‌یافته است. (1)

فیلسوفی هم‌چون نیچه شاید بتواند خدا را بکشد، اما هیچ فیلسوف و سیاست‌مداری نتوانسته از دست دین خلاص شود.


مهم نیست که تکنولوژی تا چه حد پیشرفت کرده است یا ادعای منکران و ملحدان چیست، مهم این است که دین هم‌چنان عمل می‌کند و به حیات خود ادامه می‌دهد. فیلسوفی هم‌چون نیچه می‌تواند خدا را بکشد، اما هیچ فیلسوف و سیاست‌مداری نمی‌تواند از دست دین خلاص شود. اینجاست که باید بگوییم دنیا هر قدر هم که تغییر کرده و تغییرات علمی و تکنولوژیکی سرعت گرفته و بیشتر شده‌اند؛ اما نتوانسته‌اند جای دین را بگیرند. هرچند که تأثیرات زیادی روی دین گذاشته‌اند.(2)

نمی‌شود از دین حرف زد اما سخنی از تأثیرات انقلاب علمی جهانی، دوره روشنگری و اندیشه‌های اصحاب روشنگری به میان نیاید. در این میانه متفکری چون آگوست کنت هم که داعیه‌دار سیاست اثباتی و مکتب اثباتی بود؛ در ذیل همین سیستم فکری حاکم بر قرن هجدهم اروپا قرار می‌گیرد. در این مجال به بررسی اندیشه‌های کنت، سیستم تفکر اثباتی(تجربه‌گرایی) و نقد آن خواهیم پرداخت.

انقلاب علمی با چالش کشیدن جدی جهان‌بینی ارسطویی-مسیحی، جهان را نه سیستمی معنوی مملو از ارزش، معنا و هدف، بلکه سیستمی مکانیکی مرکب از ماده‌ای در حال حرکت می‌دید که از قوانین طبیعی تبعیت می‌کند.


انقلاب علمی با چالش کشیدن جدی جهان‌بینی ارسطویی-مسیحی، جهان را نه سیستمی معنوی مملو از ارزش، معنا و هدف، بلکه سیستمی مکانیکی مرکب از ماده‌ای در حال حرکت می‌دید که از قوانین طبیعی تبعیت می‌کند. هدف الهی و اراده بشری در جهان‌بینی علمی به اموری حاشیه‌ای و در حقیقت غیرضروری بدل شدند و دیگر جهان همچون نظمی سلسله مراتبی تلقی نمی‌شد که در آن هر موجودی جایگاه و هدفی به‌حق در عالم داشت که خداوند آن را ساخته و پرداخته بود. دیگر جای تعجب نیست که روشنگران در پرتو توفیق‌های جهان‌بینی علمی اسلافشان روی علم به‌منزله وسیله مبارزه با فرهنگ مسیحی دست گذاشتند.(3)

آن‌چه در این میان مورد توجه بوده و به‌عنوان بدلی برای دین و نگرش مسیحی قرار می‌گیرد؛ دانش حقیقی است.  دانشی که بر پایه‏‌ی مشاهده، واقعیت‌ها و روش‌های علمی است و مسلماً شهود و سنت که جایگاهی مهم در دین دارند، با چنین نگرشی بی‌اعتبار شناخته می‌شود و تنها اموری معتبرند که با حواس قابل درک باشند.

قرن نوزدهم و تغییر بنیان علم

تا پیش از قرن نوزدهم علم به معنای معرفتی بود که عهده‌دار شناخت و یا کشف خارج بود و  دانش‌های غیرتجربی و آزمون‌ناپذیر را هم شامل می‌شد، اما از قرن نوزدهم به بعد، معنای علم در حقیقت دگرگون نشد بلکه بنیان آن تغییر یافت و به دلیل غلبه معرفت‌شناسی تجربه‌گرایی و اثباتی، علم حسی به‌عنوان تنها راه شناخت و ارتباط انسان با جهان خارج معرفی شد.

در قرن نوزدهم «آگوست کنت» نماینده برجسته تفکر پوزیتیوستی است. او تاریخ بشری را به لحاظ معرفتی به سه دوره تقسیم کرد، دوران تفکر ربانی، دوران تفکر فلسفی و دوران تفکر علمی.


معنای پوزیتیویستی علم در قرن نوزدهم و نیمه نخست قرن بیستم به اوج اقتدار تاریخی خود رسید. در قرن نوزدهم «آگوست کنت» نماینده برجسته تفکر پوزیتیوستی است. او تاریخ بشری را به لحاظ معرفتی به سه دوره تقسیم کرد، دوران تفکر ربانی، دوران تفکر فلسفی و دوران تفکر علمی. 

ازنظر کنت معرفت علمی جایگزین معرفت دینی و فلسفی شده است. به نظر او و غالب کسانی که در آن زمان علم را به معنای جدید آن به کار می‌بردند. این نوع از معرفت کارکردهای دو نوع معرفت فلسفی و دینی را می‌توانست داشته باشد. از نظر آن‌ها معرفت دینی و فلسفی به لحاظ تاریخی نقش مقدماتی برای شکل‌گیری و پدید آمدن معرفت علمی داشته‌اند و با آمدن این نوع از معرفت نیازی به معارف پیشین نیست. به نظر کنت معرفت علمی به‌حسب ذات خود مستقل از معرفت دینی و فلسفی است و با رشد معرفت علمی، معرفت‌های پیشین زائل و نابود خواهد شد. (4)

واقعیت آن است که تجربه‌گرایی یا همان اثبات‌گرایی و پوزیتویسم در برهه‌های مهمی از تاریخ با تأکید خاص بر امور حسی بر رشد علم شدت بخشیده و شیوه‌ی زندگی بشریت را ارتقا داده است. بسیاری از امکانات زندگی کنونی ما ناشی از همین دیدگاهی است که باید جهان بیرون را کشف کرد و حواس انسانی را ارتقا داد و نمی‌توان یکسره به نقد تجربه‌گرایی پرداخت؛ چراکه بسیاری از تکنولوژی‌های مورد استفاده ما در زندگی روزمره مدیون همین نگاه بیرونی و تجربی است. 

بن‌بستی که انسان در دنیای کنونی با آن مواجه است ناشی از چنین نگرشی است. زمانی که انسان و حواس او در مرکزیت قرار گیرد، به یک ماشین تبدیل می‌شود. ماشینی که باید کار کند، سوخت‌گیری کند و اندکی به خود استراحت دهد تا بتواند دوباره کار کند و کار و کار


اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که تأکید یک‌جانبه بر امور بیرونی، حسی و ملموس راه را برای بروز سایر ابعاد روحی انسانی می‌بندد و انسان را عملاً در یک بن‌بست قرار می‌دهد. بن‌بستی که انسان در دنیای کنونی با آن مواجه است ناشی از چنین نگرشی است. زمانی که انسان و حواس او در مرکزیت قرار گیرد، به یک ماشین تبدیل می‌شود. ماشینی که باید کار کند، سوخت‌گیری کند و اندکی به خود استراحت دهد تا بتواند دوباره کار کند و کار و کار.

مسیحیت کنونی و به‌تبع آن مسیحیت قرن هفدهمی گرفتار تحریفات زیادی بوده و هست. شاید همین تحریفات بر دین‌زدگی و خرافه‌پنداری امر دینی دامن زده باشد و موجی از تجربه‌گرایی را در جامعه ایجاد کرده باشد، اما نمی‌توان تجربه مسیحیت در برخورد با علم را به‌صورت تام و تمام به اسلام نیز سرایت داد. بلکه باید همواره این نکته را مدنظر داشته باشیم که اسلام علی‌رغم آن‌که نگرش تجربی دارد و بر بهبود شرایط زندگی مادی انسان تأکید می‌کند، هم چنان درون انسان را نیز مدنظر قرار می‌دهد. ارتقا نفس انسانی و فراهم نمودن ملزومات رشد روحی بشر، امور مورد تأکید اسلام هستند که  نباید از آن‌ها غفلت کرد و در سایه بهبود شرایط مادی زندگی از آن‌ها چشم پوشید.


پی‌نوشت‌ها:
1.Gilbert Achar (2015)
2. The i- zation of society, Religion, and Neo liberalism post secularism,Addam possami,2017 , page 3-5
3. کشاکش آرا در جامعه شناسی، استیون سیدمن، ترجمه هادی جلیلی، نشر نی 1391، صفحه 26
4.روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی،حمید پارسانیا، کتاب فردا، 1393 صفحه 24

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.