تبیان، دستیار زندگی

ارتباط حاکمیت با مردم در عزاداری‌ها-2؛

عزاداری به سبک کلیسا/روضه‌های زیرزمینی در عصر پهلوی

در دوره پهلوی در ابتدا شاهد حمایت شاه از عزاداری هستیم؛ ولی هرچه زمان می‌گذرد، دیده می‌شود که این حمایت از عزاداری تنها استفاده ابزاری بوده است. به‌طوری‌که بعد از روی کار آمدن شاه، نه تنها حکومت از عزاداری امام حسین (ع) حمایت نکرد، بلکه در صدد مقابله با آن هم برآمد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
عزاداری در کاخ
در دوره پهلوی در ابتدا شاهد حمایت شاه از عزاداری هستیم؛ ولی هرچه زمان می‌گذرد، دیده می‌شود که این حمایت از عزاداری تنها استفاده ابزاری بوده است. به‌طوری‌که بعد از روی کار آمدن شاه، نه تنها حکومت از عزاداری امام حسین (ع) حمایت نکرد، بلکه در صدد مقابله با آن هم برآمد.

عاشورایی‌تر بودن رضاخان بر اساس برنامه بریتانیا

عزاداری در دوره پهلوی که با روی کار آمدن رضاخان شروع می‌شود، طبق منوال گذشته برگزار می‌شد؛ اما این بار انگار شاه، خود عاشورایی‌تر از مردم بود و تلاش زیادی در برگزاری مراسم عزاداری می‌کرد. رضاخان که با حمایت انگلیس بر سر کار آمده بود، برای اجرای سیاست‌های بریتانیا به حمایت های مردم هم نیاز داشت، به همین خاطر در ابتدا می‌خواست توجه مردم را به خود جلب کند و بهترین راه را هم اعمال مذهبی و خصوصاً عزاداری دانست.

بر همین اساس روز دهم محرم، روز عاشورا، شخص رضاخان با یک هیئت از صاحب منصبان به راه افتاد و افراد با بیرق و کتل در پشت آنها حرکت می‌کردند. رضا خان که جلو همه قرار داشت، با یقه باز، روی سر کاه و گل مالیده و پای برهنه وارد بازار شد. نوحه خوانان هم خواندند و دسته به همراه رضاخان شروع به سینه زنی کردند.

سر و پای برهنه رضاخان در شام غریبان

رضاخان زمانی که به حکومت رسید، چهره دیگرش را نشان داد و تمام پایگاه های مذهبی را تعطیل کرد. تمام تکایا و مجالس وعظ و خطابه و اینها را به کلی تعطیل کرد.

واضح است که مشاهده این تصویر از رضاخان، تأثیری در مردم می‌گذارد و رضاخان از این به بعد بین عامه مردم یک شخص مذهبی و خصوصاً پایبند به عزاداری که ایرانیان به آن علاقه خاصی دارند، معرفی می‌شود، البته رضاخان شب‌ها هم به روضه اصناف می‌رفت. بعضی از وعاظ و روضه‌خوان‌ها هم روی منبر از او تعریف و تمجید می‌کردند و عامه مردم هم از زن و مرد متوجه می‌شدند که رضاخان به روضه آمده است. رضاخان همچنین در شب شام غریبان با سر و پای برهنه و شمع در دست به مسجد شیخ عبدالحسین که از بزرگترین مجالس روضه آن روز بود، وارد شد و یک دور، دور مجلس زد. (حقانی. 1381. 102)


رضاخان با تغییر محل روضه قزاق خانه در تهران به تکیه دولت، از شکوه و عظمت آن کاست

رضاخان زمانی که به حکومت رسید، چهره دیگرش را نشان داد و تمام پایگاه های مذهبی را تعطیل کرد. تمام تکایا و مجالس وعظ و خطابه و اینها را به کلی تعطیل کرد. وی برای فراهم کردن مقدمات لازم برای ممنوعیت کامل عزاداری، اموری را از قبل اجرا گذاشت که اولین آن محدود کردن روضه‌های عزاداری و ممنوع کردن بعضی اقسام عزاداری بود. وی محل روضه قزاق خانه را در تهران به تکیه دولت انتقال داد و از شکوه و عظمت عزاداری کاست. در تاسوعای1310 شمسی درحالی‌که بسیاری از عادات مانند زنجیر زدن و سینه زدن و ... رواج داشت، رضاخان در تکیه دولت حاضر شد و به روضه ساده‌ای اکتفا کرد.

گزارش یکی از سیاحان درباره محرم سال 1311 شمسی بدین قرار است: «امسال شاه روزهای تعطیل را از چهار روز به سه روز تقلیل داده است. (چهار روز آخر دهه اول محرم) و از کارهای فرعی و قدیمی مرسوم در دسته‌ها جلوگیری کرد.» (نرگسی. 1385. 27)


شبیه کردن صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا در زمان رضاخان

اقدام دیگر رضاخان تغییر صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا بود. رضاخان خیال می‌کرد که اگر همه چیز شکل غرب مسیحی را به خود بگیرد، کشور پله‌های ترقی را طی خواهد کرد و یا شاید می‌خواست مجالس عزاداری را از درون متلاشی کند. به هر حال دستور داد در مجالس روضه میز و نیمکت (به رسم کلیسا) استفاده کنند و زن و مرد مختلط بشینند و زنان هم حجاب نکنند.

ممنوع شدن سینه زنی به دستور رضاخان

همچنین در جای دیگر رضاخان  دستور داد: «البته بایستی روضه‌خوانی کنند و ممانعت نشود؛ ولی روضه بایستی در مساجد و تکایا باشد. آن هم مرتب و به قاعده و در روی نیمکت‌ها مستمعین بنشینند و آقایان محدثین متخصص خوب، روضه‌خوانی کنند. سینه زنی و این قبیل کارهای سابق هم به کلی ممنوع است.» (نرگسی. 1385.  28)

زیرزمینی شدن عزاداری، نتیجه ممنوعیت آن توسط رضاخان

بعد از قیام 15 خرداد، رژیم که از تمامی وسائل برای از بین بردن شعائر حسینی استفاده می‌کرد مصاحبه‌ای با شریعت سنگلچی که دارای گرایش‌های وهابی بود ترتیب داد و او طی این مصاحبه شعائر حسینی را خرافات قلمداد کرد.

مسئله مبارزه با عزاداری در 5 سال آخر پهلوی اول با جدیت تمام دنبال می‌شد و از هر ترفندی برای جلوگیری از عزاداری‌ها استفاده می‌شد. حتی از این وحشت داشتند که مردم بعد از نماز سر سجاده گریه کنند. حال با ممنوعیتی که رضاخان برای برپایی عزاداری به‌وجود آورده بود، مردم عزاداری را به صورت زیرزمینی اقامه می‌کردند و بسیاری از مردم از ترس اینکه دستگیر شوند، گاهی از پشت بام‌ها به منزل یکدیگر می‌رفتند.

آیت الله ابوالقاسم خزعلی نقل می‌کند که: «(پدرم) در ایام بحرانی و خفقان حکومت رضاخان که روضه ها تعطیل بود، دست مرا می گرفت و به روضه های مخفی شبانه می برد ...» (نرگسی. 1385. 34 )

بی اعتنایی به قوانین رضاخان پس از سقوط وی

بعد از سقوط رضاشاه، مردم به قوانین ضد دینی که در زمان وی گذاشته شده بود، اعتنایی نکردند و زن‌ها با چادر در اجتماع حضور می‌یافتند. همینطور هم برگزاری مراسم عزاداری ممنوع بود و البته مردم برخلاف قانون اقامه عزا می‌کردند، به طوری که در محرم سال 1322 شمسی، تکایا و مساجد فعال شدند. در همین خصوص عین السلطنه می‌نویسد: «تکایا و مساجد، خصوصاً مسجد شیخ عبدالحسین، شروع به روضه خوانی کردند. در اغلب خانه‌ها هم روضه است» (حقانی. 1381. 129).

سیاسی شدن عزاداری با درخواست امام خمینی از وعاظ

از ابتدای دهه 40 پهلوی مصمم شد با اجرای طرح‌های آمریکایی، تغییرات گسترده فرهنگی، اجتماعی و ... را به نفع بیگانگان اجرا کند. به همین خاطر در آستانه محرم سال 42 امام خمینی از وعاظ خواست سیاست‌های ضد اسلامی شاه و همدستی آن را با اسرائیل مورد انتقاد قرار دهند. ایشان همچنین مقرر کردند که تا روز 7 محرم مجالس وعظ و عزاداری به طور عادی برگزار شود و در صورت عدم تسلیم رژیم به خواسته‌های علما و مراجع، به شدت از رژیم انتقاد کرده و با خواندن نوحه‌ها و مرثیه‌ها خاطره واقعه گوهرشاد و فاجعه مدرسه فیضیه را در اذهان مردم زنده نماید. (رجبی. 1378. 263)

تلاش ساواک برای سیاسی نشدن مجالس عزاداری

متقابلاً ساواک نیز با احضار وعّاظ از آنها خواست که در مجالس عزاداری علیه شخص اول مملکت سخن نگویند و علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود، همچنین مرتب به مردم نگویند که اسلام در خطر است. در عصر عاشورای همان سال امام خمینی (ره) شخصاً در مدرسه فیضیه که مملو از جمعیت عزادار بود، حضور یافت و به رغم تهدیدات رژیم سخنانی علیه شاه و اسرائیل ایراد کرد.

در تهران هم مراسم عزاداری به تظاهرات سیاسی گسترده علیه شاه و رژیم پهلوی تبدیل شد. در روز عاشورا و فردای آن، تهران مملو از جمعیت عزادار بود که به راهپیمایی اقدام کرده بودند.

سنگلچی وهابی و خرافات قلمداد کردن شعائر حسینی

بعد از قیام 15 خرداد، رژیم که از تمامی وسائل برای از بین بردن شعائر حسینی استفاده می‌کرد مصاحبه‌ای با شریعت سنگلچی که دارای گرایش‌های وهابی بود ترتیب داد و او طی این مصاحبه شعائر حسینی را خرافات قلمداد کرد.

از این سال به بعد بود که عاشورا به قیام علیه رژیم حاکم تبدیل شد و جنبه سیاسی بیشتری به خود گرفت. در سال‌های بعد که محمدرضا پهلوی قدرت بیشتری به دست آورد، اقداماتی برای محدود کردن عزاداری انجام داد ولی هرگز نتوانست از برگزاری مراسم جلوگیری کند.

منابع:
- حقانی، موسی.(تابستان 1381).«محرم از نگاه تاریخ و تصویر». مجله تاریخ معاصر.شماره بیست و یکم.
-  رمضان نرگس؛رضا.(زمستان 1385).« عزاداری امام حسین در دوره پهلوی اول».مجله پانزده خرداد. شماره دهم.
- رجبی، محمد حسین. زندگی سیاسی امام خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چاپ دوم،1378


پی‌نوشت: این متن خلاصه‌ای است از مقاله "مواضع حاکمیت در قبال عزاداری امام حسین(ع) در تاریخ"، شماره 5 و 6 به قلم حامد صفایی/خبرگزاری دانشجو
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.