برای قیام امام حسین (ع) تعیین تکلیف نکنیم
همانطور که در بهشت، ملائک برای امام حسین (ع) گریه میکنند و میدانیم که آنجا خبری از نقمت و انقباض روحی نیست. این حزن، بهجتافزاست. پس بهتر است برای قیام امام حسین (ع) تعیین تکلیف نکنیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/06/24
آیا این موضوع صحیح است که چند روز مانده به ماه محرم خود را آماده عزاداری کنیم؟
پاسخ این سئوال دو گروه را در برمیگیرد؛ برای دستاندرکاران هیئات مذهبی خیلی هم دیر شده است. وقتی ما میخواهیم یک همایش یا یک میهمانی سادهای برای چندصد نفر که اتفاقاً قرار است در آن مراسم احساسات آنها درگیر شود برگزار کنیم حتماً باید آئینی برگزار شود.اما برای افراد عادی که در طول سال در جلسات حضور دارند، در این ایام احساس میکنند که کاروان حضرت سیدالشهدا (ع) به کربلا نزدیک میشود. عدهای هم هستند که در طول سال خیلی در جلسات حضور ندارند، اما این دهه بهعنوان دهه ویژه سال طوری است که جمعیت کثیری از مردم را درگیر خود میکند و بهخاطر همین از الان براساس ذائقه خود برنامهریزی میکنند که کدام هیئت بروند.
مخالفین برگزاری مجالس حضرت سیدالشهدا (ع)
یکی از دلایل مخالفان برگزاری مجالس سید الشهدا (ع) توسعه قیام امام حسین (ع) توسط این جلسات میباشد. هیچ روزی مثل عاشورای سال 61 نیست، اما میشود بهسمت آن حرکت کرد. وقتی آن را نگاه میکنیم برای همه اقشار جامعه در کربلا، نمونه وجود دارد.شیوه مدیریت حماسه و حزن در مجالس عزاداری
نگاه ما به حادثه کربلا خیلی با پیشفرضهای ما ارتباط دارد. سکولارها نمیتوانند عاشورا را حماسه ببینند، چون اگر اینگونه ببینند و بخواهند از این حرکت اصلاحگری برداشت کنند کار به امروز میکشد که با مبانی آنها جور نیست و لذا دو تفسیر جداگانه برای آن تعریف میکنند؛ یا فرار را انتخاب میکنند و یا تفسیر مسیحایی را برمیگزینند.جنبه عاطفی قیام حضرت اباعبداللهالحسین (ع)
در کربلا عطوفت و مهربانی در اوج قرار دارد و درباره به میدان رفتن دو نوجوان جابری باید گفت؛ وقتی این دو نوجوان قصد عزیمت به میدان نبرد را داشتند اشک میریختند که بعد از کشتهشدن آنها چه بلایی قرار است سر خیمههای امام حسین (ع) بیاید.رابطه عاطفی در زندگی اهل بیت (ع) موج میزند و این را در وداعهای کربلا میبینید. وقتی پسر امام حسن (ع) برای وداع بهسمت امام حسین (ع) میرود، گزارشگر دشمن زیر آفتاب او را تحسین میکند و مینویسد؛ حسین، ماهپارهای را در آغوش کشید. این روابط عاطفی در حالی است که شرایط بحرانی و دشمن مشغول تیرباران است که حتی چند تیر به بازوی بعضی از مخدرات هم اصابت میکند.
زمانیکه چند نفر از اصحاب باقیمانده حضرت سیدالشهداالشهدا (ع) به میدان کارزار میروند و محاصره میشوند قمر بنیهاشم آنها از محاصره نجات میدهد و به آنها که زخمی شدند میگوید برگردید، اما آنها میگویند ما زخمی هستیم و وبال شما میشویم، شاید ماندن ما باعث شود جان یکی از دشمنان را بگیریم.
این حزن، بهجتافزاست
این حزن ما، غمانگیز هم نیست، همانطور که در بهشت، ملائک برای امام حسین (ع) گریه میکنند و میدانیم که آنجا خبری از نقمت و انقباض روحی نیست. این حزن، بهجتافزاست. پس بهتر است برای قیام امام حسین (ع) تعیین تکلیف نکنیم و همین متون گزارشهای واقعه عاشورا را بخوانیم که شاید شمایل کوچکی از آن واقعه عظیم را شرح داده باشد تا در آن همه خصائل والای اخلاقی را در نقطه اوجش ببینیم.عاقبت خودمان را در حادثه کربلا مشاهده کنیم
در حادثههای خیر و شر کربلا میتوانیم خودمان و عاقبتمان را تماشا کنیم که کجا قرار داریم، آیا بهخاطر همسر و فرزندانمان از حق میگذریم یا خیر. نمیخواهم چنین افرادی را که نگران خانواده خود هستند تخطئه کنم، اما وقتی قرار است به حق عمل کنیم و تعلقاتی داریم، خوب است به نمونههای آن در کربلا نگاه بیندازیم که در یکی از آنها پدری توسط پسر خود به شهادت میرسد.عنصری مهم در پرشوری مجالس حسینی
حس مشارکت در برپاکردن مجالس عزای امام حسین (ع) عنصری مهم در پرشوری این مجالس است. همان پسربچهای که موقع چایدادن خم میشود و به عزاداران قند تعارف میکند، درست است ظاهراً جلوی عزاداران خم میشود، اما صدها جفت چشم به او خیره شده و شاید هیچوقت نتواند اینگونه بروز کند، چون نقش گرفته و به احترام امام حسین (ع) احترام پیدا کرده است. وقتی چایدادن و دربانی این آستان اینقدر احترام دارد، خیلی از افراد برای هزینهکردن آن ورود میکنند و طبیعتاً اینگونه اداره میشود.نمونههایی از آسیبشناسیهای اشتباه
نگاه آسیبشناسانه باید خیلی دقیق باشد، چون بعضی اوقات خود این آسیبشناسیها، آسیبشناسی لازم دارد. جایی که دل و جان مردم حضور دارد باید طوری ورود کرد که موجب واکنش و حساسیت آنها نشود.در وهابیت هم گفته شده که نگویید عبدالحسین هستیم، بلکه همگی ما بنده خدا هستیم! واقعاً کدامیک از عزاداران امام حسین (ع) میگوید خدا را نمیپرستم و امام حسین (ع) را میپرستم؟
این در حالی است که در قرآن آیه داریم کسانی را که ازدواج نکردهاند را بههم برسانید و اگر بنده خوبی هم دارید آنها را متأهل کنید. لفظ قرآن برای این افراد «عبادکم» است. عبد معانی مختلف دارد. فراوان داریم علمایی که نامشان عبدالحسین بوده است. بهنظر میرسد اینگونه رفتارها، خودیها را هم ناامید میکند.
میگویند نگویید اربابم حسین است، چون جمع «رب» است. درصورتی که یکی از معانی آن خداوند است، یکی دیگر مربی و متولی امر است. وقتی ابرهه حمله کرد حضرت عبدالمطلب (س) شترهای خود را برداشت و رفت و گفت «انا رب الابل»، این رب نسبت صاحب به بنده است، همچنانکه پدر خانواده ربالبیت را میگویند.
منبع:
بررسی هیأت و هیأت داری محرم و صفر در برنامه جهانآرا: پاسخ حجتالاسلام حامد کاشانی به شبهات مطرح شده درباره عزاداری