تبیان، دستیار زندگی

عوامل گسترش حاشیه‌نشینی و آوارگی در ایران

آمایش سرزمینی و تجدید نظر در نحوه توزیع منابع از راهکارهای اساسی مهار حاشیه‌نشینی است/ عوامل شکل‌گیری و پیش‌گیری حاشیه‌نشینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
حجت الاسلام غلامی

عوامل شکل‌گیری حاشیه نشینی

از مباحث مقدماتی که عبور کنیم، نخستین سئوال این است که چه عواملی زمینه شکل گیری پدیده حاشیه نشینی در ایران را فراهم کرده اند؟ البته ممکن است این عوامل به حاشیه نشینی در سایر کشورها نیز صدق کند لکن من اصرار دارم عوامل حاشیه نشینی در هر کشوری به مقتضای شرایط تاریخی آن کشور جداگانه مورد مطالعه قرار بگیرد. در ادامه تلاش می کنیم به ترتیب به اهمّ عوامل حاشیه نشینی در ایران اشاره کنیم :

یکم. توزیع ناعادلانه منابع و امکانات در کشور

کشورهایی در مقابله با آسیب حاشیه نشینی و کاهش آسیب های فرعی ناشی از آن موفق عمل کرده اند که منطق عدالت را در توزیع امکانات گوناگون خصوصاً امکانات رفاهی پذیرفته اند. عدالت توزیعی در یک تعریف ساده عبارت است از : توزیع منابع و امکانات کشور به مناطق گوناگون بر اساس حقوق اساسی مردم و استعداد هر منطقه. همانطور که ملاحظه می کنید، در این تعریف دو ملاک برای توزیع عادلانه ارائه شده است: ملاک اول حقوق اساسی مردم است که شامل بهره مندی از حداقل های یک زندگی فردی و مدنی است که شامل سه دسته بهره مندی می شود: یکم،  اختصاص زیرساخت های پایه مانند آب، برق، سوخت، مخابرات، جاده؛ دو، وجود اشتغال و اقتصاد معقول؛ و سه، وجود نظم و خدمات عمومی مانند خدمات شهری، خدمات امنیتی، خدمات بهداشتی و درمانی و خدمات آموزشی و پرورشی؛ و ملاک دوم استعدادهای هر منطقه است که معنای آن، تخصیص هدفمند منابع به منظور رشد آن منابع در آن محیط و به تبع آن، تولید ثروت و رفاه است.

دوم. حوادث طبیعی

در جلسه نخست به وضوح توضیح دادم که کشور ما از جهت طبیعی یک کشور حادثه خیز است و طی سده اخیر، حوادث طبیعی بزرگی رخ داده که هر یک در تغییر اوضاع ایران مؤثر بوده است. در واقع، وقتی یک زلزله یا سیل عظیم و ویرانگر در یک منطقه رخ می دهد، تا سال ها شرایط عادی منطقه به هم می خورد و بخش مهمی از جمعیت آن منطقه به دلایل گوناگون از جمله بهره مندی از یک زندگی مناسب از آن منطقه مهاجرت می کنند. از جمله حوادث طبیعی دیگر که در مهاجرت ها نقش مؤثری داشته است، تحولات آبی و خشکسالی در ایران است.

سوم. جنگ 

جنگ هم مانند حوادث طبیعی عامل بخش مهمی از مهاجرت هاست. اگر به جنگ تحمیلی ۸ ساله مروری بیندازید، تایید خواهید کرد که بخشی از تحولات جمعیتی در ایران طی چند دهه اخیر معلول جنگ بوده است. به بیان دیگر، مردم جنگ زده چاری جز مهاجرت ندارند و طبعاً علاوه بر ورود جمعیت شهری جنگ زده به شهرهای دیگر، قسم مهمی از جنگ زده هایی که مقیم روستاها هستند، یا به اختیار خودشان و یا به اجبار و تحمیل دیگران من جمله دولتها، پیوستن به زندگی شهری را به زندگی روستایی ترجیح می دهند، و همین امر موجب می شود تا آنها نیز وارد شهر ها یا حاشیه شهر ها بشوند.

از آنجا که بخشی از جنگ زده ها، سرمایه خود را در جنگ از دست داده اند و قادر نیستند با کمکهای ناچیز دولت در سکونت گاه های رسمی و متن شهرها به زندگی خود ادامه دهند، خود به خود یا به حاشیه شهرها می پیوندند و یا حاشیه های جدیدی را برای شهرهای بزرگ خلق می کنند. 

چهارم. سبک زندگی

یکی از عناصری که در مهاجرت و سکونت در حاشیه شهرها مؤثر است، تغییر سبک زندگی است. در حقیقت، سبک زندگی ای که ارزش را در حیات ماشینی و فناوری زده امروزی خلاصه می کند و کسب لذت و خوشی را در تن آسایی و برخی دلخوشی های موجود در شهرهای بزرگ معرفی می کند، خیلی طبیعی است که شهرها را برای زندگی ایده آل معرفی کند.

در واقع، افرادی هستند که نه به خاطر بیکاری و فقر، نه به خاطر چالش هویتی، و نه به خاطر فقدان امکانات اولیه، بلکه به خاطر قابل تحمل نداستن سبک زندگی در روستاها و شهرهای کوچک و میل شدید به تنفس در فضاهای شهری و هضم شدن در فناوری ها یا موقعیت های شهری تن به مهاجرت داده اند اما به دلیل عدم تمکن مالی برای قرارگرفتن در متن شهرها، بالاجبار حاشیه نشینی را راهی برای ورود گام به گام به شهرها انتخاب کرده اند هرچند ممکن است هیچوقت انتقال از حاشیه به متن شهر اتفاق نیفتد.

پنجم. فقر و تنگدستی

فقر و تنگدستی خصوصاً وقتی ناشی از بیکاری باشد، یکی از انگیزه های جدی برای سکونت در حاشیه شهرهاست. شما اگر به ترکیب جمعیتی برخی مناطق حاشیه ای تهران دقت کنید، ساکنان برخی از این مناطق را کسانی تشکیل داده اند که بیکاری مفرط و نبود امید به حل مسئله بیکاری، آنها را برای مشاغلی نظیر مسافرکشی و غیره به سمت شهرها کشانده است، حتی کسانی که از قدرت مسافرکشی و امثال این هم برخوردار نیستند به خوبی می دانند که هم جواری با شهرهای بزرگ، در هر حال فرد را از فقر مطلق نجات می دهد بطوریکه اگر تکدی گری را هم به عنوان آخرین گزینه انتخاب کنند، بهتر از قبل قادر به گذران زندگی خود خواهند بود. این در حالی است خرده فروشی مواد مخدر، سرقت های ریز و امثال این ها، خیلی زود جای تکدی گری را نیز خواهد گرفت.

راهکارهای اساسی مهار حاشیه نشینی در ایران

من معتقدم از بین بردن کامل حاشیه نشینی ممکن نیست لکن معتقدم برای مهار حاشیه نشینی که مایلم از آن به پیشگیری از حاشیه نشینی تعبیر کنم، می توان اقدامات متنوعی را دنبال کرد.

تقویت همه جانبه روستاها و ارتقاء منزلت آنها

همان طور که به کفایت بحث شد، روستا محل تنفس محیط زیست و محل تأمین نیازهای اساسی جامعه است و کسانی که در روستاها و در عرصه های رایج و دشواری مانند کشاورزی، دامداری و غیره خدمت می کنند جزو شریف ترین و بی آلایش ترین اعضاء جامعه محسوب می شوند. از طرف دیگر، روز به روز سطح سواد و مهارت مردم در روستاها بیشتر می شود و به تبع آن، اداره بهتر و منظم تر روستاها، ورود فناوری ها و صنایع سالم و مرتبط، افزایش بهره وری و یا تولید مشاغل جدید روستایی نیز رقم می خورد با این وصف، اگر منطق یک جامعه به تقویت روستاها از جهت امکانات رفاهی و همچنین ارتقاء منزلت اجتماعی تبدیل شود، مطمئناً نه تنها سیر مهاجرت از روستاها به شهرها معکوس می شود بلکه جذابیت و قدرت اقتصادی روستاها در بعضی عرصه ها کم تر از قدرت و جذابیت سرمایه گذاری در شهرها نخواهد بود.  

آمایش سرزمینی و تجدید نظر در نحوه توزیع منابع و امکانات

انجام بی نقص آمایش سرزمینی و تهیه برنامه چینش سرزمینی مبتنی بر عدالت توزیعی، جزو اقدامات مهمی است که اگر در کشور صورت گیرد، بخش مهمی از گرفتاری ها من جمله حاشیه نشینی برطرف خواهد شد. البته تغییر شرایط ناعادلانه قبلی در عمل دشواری های خاص خود را دارد و حتی در برخی مناطق با مقاومت های سنگین روبرو خواهد شد اما باید توجه داشت که برای خروج از انفعال و به دست آوردن موقعیت عادلانه و معقول، خطرپذیری و تن دادن به تحولات بزرگ اجتناب ناپذیر است، البته زمانی می توان از نهادینه شدن عدالت در نظام برنامه و بودجه ریزی صحبت کرد که تفکر حاکم بر دانش انسانی و اجتماعی و همچنین مدیریت کشور به نفع عدالت تغییر کرده باشد.

اصلاح روند ایجاد کلان شهرها

اصولاً من معتقدم کلان شهرها نابودکننده محلات و برهم زننده بخش مهمی از سنت ها و قواعد خوب اجتماعی به شمار می روند و به دلیل جذابیت های ظاهری ای که به خاطر تجمیع امکامات در آن بوجود می آید، به ایجاد حاشیه های بزرگ و پر مشکل در کنار خود دامن می زنند؛ شما اگر به کلان شهرهای دنیا و حتی کلان شهرها در کشور خودمان دقت کنید، ملاحظه خواهید کرد که به کانونی برای انواع بیماری های اجتماعی تبدیل شده اند. بنابراین، یکی از اقدامات معقول دولتها، ایجاد محدوده قانونی برای شهرهای بزرگ و صیانت سرسختانه از آن و جلوگیری از ظهور هر عاملی است که کلان شهرهای جدیدی را خلق کند. ضمناً امکان اتخاذ تدابیر جدید و هوشمندانه برای تبدیل کلان شهرها به چند شهر نیز تجربه ای است که در برخی کشورها مشاهده شده است.

تغییر سبک زندگی

با تغییر سبک زندگی ای که شرایط حیات انسان در خارج از شهرهای بزرگ را نه تنها تحقیر بلکه از بین می برد، و موجودیت انسان را با زندگی شهری و شاخص های عجیب و غریب در آن پیوند می زند، امکان مقابله با گسترش مهاجرت ها و به تبع آن، حاشیه نشینی ها فراهم می شود. به نظر می رسد، در گسترش مهاجرت ها و توسعه حاشیه نشینی، برخلاف سابق که بیکاری، فقر و امثال اینها عامل اصلی محسوب می شد، امروز سبک زندگی به عامل اصلی تبدیل شده است. 


منبع: "عوامل شکل‌گیری و پیش‌گیری حاشیه‌نشینی" درس‌گفتار اسلام و آسیب‌های اجتماعی، حجت الاسلام رضا غلامی/ پایگاه خبری تحلیلی طلیعه
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.