اولین قدم برای توسعه یک کشور
نمیشود درخت سیب كاشت و به انتظار گلابی نشست
نظریه پیشرفت و تکامل در تعالیم اسلامی با نظام فکری غرب به طور مبنایی متفاوت است. در نظام غربی تلاش بر این است که در الگوهای اقتصادی، جایگاهی برای بحثهای تربیتی، اجتماعی و هدایتی نبینند. الگوهای آنها صرفاً جنبهی اقتصادی دارد، اما...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/05/17
اولین قدم توسعهیافتگی خانهتکانی دولت است. حال پرسش این است که این خانهتکانی دولتمردان که در این مدت به هزاران نفر رسیده منجر به توسعهی لیبرال خواهد شد یا مدلهای بومی پیشرفت اسلامی؟
مسئلهای که امروز موجب نگرانی شده آن است که برآیند عملکرد برخی از مدیران حکایت از اعتقاد عملی آنان به تئوری توسعه دارد. تئوری وارداتی که مبتنی بر دو پایهی اقتصاد لیبرالی و سیاست خارجی تعاملمحور بوده و تمام پیشفرض آن قرار گرفتن در مسیر جهانی شدن است و از اساس با پیشرفت اسلامی در تضاد است.
البته نباید این اعتقاد را سطحی و گذرا دانست، بلکه این نگاه در واقع اندیشهی بلوغیافتهای است که 16 سال پیش در کشور رایج بوده و در طول این سالیان، در مراکز تحقیقاتی بهخصوص مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، تئوریزه شده است.
در تئوری پیشرفت و عدالت اسلامی رویکرد دوساحتی اینجهانی و آنجهانی، لازم و ملزوم هستند و بهاصطلاح دارای تأثیر و تأثر متقابل، متزاید یا متکاملاند و به این سبب که عدالت در دل پیشرفت قرار دارد و شاکلهی اصلی آن را شکل میدهد، منتج به پیشرفت پایدار خواهد شد.
پس از گذشت چند سال از انقلاب، این اندیشه در چهارچوب اندیشههای لیبرال تلاش زیادی برای تأثیرگذاری در نگرش مدیریتی کشور داشت. نگاهی که در آن عدالت اجتماعی، منزلت و جایگاهی ندارد و بیشتر نگاهی لیبرال به آن میشود که طبق آن توزیع ثروت و کالا ناحق و غیرعادلانه است و تحمیل این نظم موجب محدود شدن آزادی افراد میشود و از طرفی هیچکس حق ندارد منابع مالی و ثروت افراد را بگیرد و به بهانهی عدالت اجتماعی، به دیگران بدهد!
در نگاه توسعهمحور با رویکردهای لیبرالی، اصالتهایی که به تجربه و تخصص داده میشود سبب انسانشناسی خاصی میشود که از ارکان تمدن بورژوازی و عقلانیت سرمایهداری است. در واقع این همان چیزی است که منجر شد فرهنگ جامعهی ایرانی دستخوش تغییراتی شود و جامعهی ایران به دو هویت اسلامی-ایرانی و مدرن تقسیم شود و منجر به شکلگیری طبقهی متوسط مدرن در ایران شد.
نگاهی که در آن توسعهی اقتصادی مقدم بر توسعهی سیاسی بوده و در یک کلام، از اساس در تضاد با مقولهی پیشرفت اسلامی است و احتمالاً در نهایت از دل این تئوری، دولت رفاهی بیرون میآید که مبتنی بر دموکراسی لیبرال است، نه مردمسالاری دینی و مدیریت آن آمال دولتهای رفاه دموکراتیک لیبرالی چون ژاپن، آمریکای شمالی و اروپای غربی را در سر میپروراند.
محمود سریعالقلم در کتاب «عقلانیت و توسعهیافتگی ایران» اولین قدم توسعهیافتگی را خانهتکانی دولت میداند. حال پرسش این است که این خانهتکانی دولتمردان که در این مدت به هزاران نفر رسیده منجر به توسعهی لیبرال خواهد شد یا مدلهای بومی پیشرفت اسلامی؟ بنابراین نمیتوان بر پایهی مکاتب فکری غربی شروع کرد به تدوین الگوی پیشرفت و آنگاه انتظار به دست آمدن یک الگوی اسلامی را داشت مثل این است که ریشهی درخت سیب را در خاک بکاریم و انتظار بار آمدن میوهی گلابی را داشته باشیم.
در این معنا نمی توان به الگوی توسعه ی غربی اكتفا كرد بلكه باید مدل و الگویی برای پیشرفت خودمان بسازیم. در واقع الگوی توسعه غربی، مبنای تئوریک خاص خود را دارد و مبنای تئوریک ما با غرب و نظام سکولار آن متفاوت است. پیشرفت در الگوی اسلامی دو پایه دارد، مادیات، معنویت و این دو با هم تناقض ندارند.
اینجاست كه تفاوت الگوی غربی و اسلامی توسعه مشخص می شود. تأکید بر حوزهی اقتصاد در تئوری توسعه، قطعاً با اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب تبیین فرمودند متفاوت است. شاید در نهایت هر دو به استحکام ساخت اقتصادی منجر شود، اما یکی به اصالت سود و سرمایهداری و دیگری به عدالت اجتماعی و استقلال منتهی میشود.
در تئوری پیشرفت و عدالت اسلامی رویکرد دوساحتی اینجهانی و آنجهانی، لازم و ملزوم هستند و بهاصطلاح دارای تأثیر و تأثر متقابل، متزاید یا متکاملاند و به این سبب که عدالت در دل پیشرفت قرار دارد و شاکلهی اصلی آن را شکل میدهد، منتج به پیشرفت پایدار خواهد شد.
در الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت جنبههای مختلف اقتصادی، سیاسی و روانشناسی... را که ابعاد متعارف جهانی یک الگو است را در بر میگیرد اما ابعاد پیچیدهتر و خاصتری همچون جهان بینی توحیدی، انسان سازی و تربیت انسان را نیز شامل میشود که نیاز به نوآوری فراوانی دارد.
جهان بینی توحیدی و الهی به وجدانیت خداوند معتقد است حال آنکه نظام سکولار جایگاهی برای خداوند در زندگی بشر در نظر نمیگیرد و این مبنا در الگوهای توسعهی آنها تبلور یافته که ما باید از آن دوری کنیم. بنابراین امکان کپیبرداری از الگوهای توسعهی موجود در سطح اجمال، وجود ندارد و باید برای تدوین الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت، کارها را از پایه آغاز کرد البته در مسیر تولید و تأمین میتوان از روشهای دیگران کمک گرفت و چگونگی طراحی را آموخت اما خود الگو را نمیتوان کپی کرد یا از نمونهی مشابهی تقلید کرد چرا که اساساً مشابهی برای الگو، مدنظر ما وجود ندارد.
در نظام غربی تلاش بر این است که در الگوهای اقتصادی، جایگاهی برای بحثهای تربیتی، اجتماعی و هدایتی نبینند. الگوهای آنها صرفاً جنبهی اقتصادی دارد. بنابراین الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت الگوی بیبدیل و بدون مشابه است.
نظام توحیدی بر این اعتقاد است که همه چیز از خداوند آغاز میشود و افکار، اعمال، رفتار و رویههای فردی و اجتماعی باید در راه خدا باشد. در نظام هستی، انسان تنها موجودی است که اختیار دارد و میتواند در محدودهای، مجموعه روابط خویش را تنظیم کند که به سمت هدایت برود یا ضلالت. این دیدگاه با تفکر غربی که انسان را حیوان فرض میکند و عرصهی اختیار را فقط در لذات و گمراهی میداند و کاری با درستی ندارد، کاملاً متفاوت است. بنابراین در الگوی پیشرفت نیز باید این مبانی اعتقادی متجلی شود و مگر میشود طراحی را مدون کرد اما مبانی فکری و اعتقادی طراحان را در آن نگنجاند؟
در الگوی پیشرفت اسلامی با دنیای پس از مرگ، تکامل بشر و سعادت در دنیا و آخرت باید دیده شود حال آنکه در مکتب فکری غرب پایان زندگی انسان، مرگ او است و انسان با مرگ به پایان خط تاریخ میرسد و برپایهی این تفکر، درستی یا نادرستی رفتار و کردار در این دنیا و رعایت حقوق دیگران معنا ندارد.
پس نظریهی پیشرفت و تکامل در تعالیم اسلامی با نظام فکری غرب به طور مبنایی متفاوت است مرزهای تربیتی ایران اسلامی با سایر نقاط جهان بسیار فرق دارد. در نظام غربی تلاش بر این است که در الگوهای اقتصادی، جایگاهی برای بحثهای تربیتی، اجتماعی و هدایتی نبینند. الگوهای آنها صرفاً جنبهی اقتصادی دارد. بنابراین الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت الگوی بیبدیل و بدون مشابه است.
پی نوشت:
1. بررسی خاستگاه، ریشه و خطرات تئوری توسعه در ایران؛ تئوری توسعه، سدی در مقابل پیشرفت ،گروه سیاسی اندیشکده برهان/ پیمان فراهانی
2.الگوی بومی، بدون کپی و تقلیی، دکتر مهدی زریباف،رییس مرکز مطالعات و مبانی مدلهای اقتصادی، گروه سیاسی اندیشکده برهان